سومین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم ، پویا ایزدی
تاریخ ولادت: ۱۳۶۲/۶/۱
تاریخ شهادت: ۹۴/۸/۱
هشتمین شهید لشکر هشت نجف اشرف
که در هشتمین روز از هشتمین ماه سال بعد از هشت روز از شهادتش به خاک سپرده شد...
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
نگاهی کوتاه به زندگی نامه شهید مدافع حرم پویا ایزدی
به مناسبت یکم شهریور، سالروز ولادت شهید
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
🌷 معرفی
شهید سید عیسی حسینی
(از لشکر فاطمیون )
🌾 همیشه میگفت عشق زمینی وجود ندارد،عشق فقط عشق به خدا و اهلبیت علیهم السلام...
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
🌷 شهید علی احمدی
🌾دو روز مانده به مراسم جشن عقدش آسمانی شد...
شهید نیروی انتظامی
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
معرفی
شهید سید مصطفی موسوی (مسلم ) از لشکر فاطمیون
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
🌷 معرفی شهید حسن رضا رستگاری
(از لشکر فاطمیون )
🌾 ازهمون بچگی عاشق امام حسین(ع) بود...
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
زندگی نامه شهید محمود سالاری (از لشکر فاطمیون):
شهید«محمود سالاری»
اولین شهید مدافع حرم از جامعه تکواندوی خراسان
شهادت:95/7/20
مصادف با تاسوعای حسینی
محل شهادت : حومه ی حلب
نحوه شهادت : جدا کردن سر از پیکر مطهر
شهید محمود سالاری دارای دو فرزند چهار ساله و دوساله بود.
مدت زیادی تمام فکر و ذکرش شده بود رفتن به سوریه و دفاع از حرم...
هرچه تلاش کرد از طریق بسیج نتوانست اعزام شود. ولی در نهایت با مدارک یک برادر افغانستانی خودش را در تیپ فاطمیون افغانستان جا داد و به سوریه اعزام شد. بعداز شهادت پیکر مطهرش دوماه و نیم مفقود بود و با اینکه سر از پیکرش جدا کرده بودند بدن را نیز گلوله باران کرده بودند بطوری که پلاک هم از وسط دونیم شده بود... شهید بزرگوار می فرمود: «شیعه و انسانیت مرز ندارد هرجا ظلمی باشد شیعه آرام ندارد مخصوصا اینکه سخن حریم عمه سادات (س) هم در میان است! می روم تا سرم را فدای بی بی کنم تا شرمنده ی امام زمانم (عج) نشوم. از کجا می دانیم که فردا زنده ایم یا چگونه می میریم حالا که خداوند فرصت داده پس بهتر است نهایت استفاده را ببریم،آنهایی که به شهدا و مدافعان حرم تهمت زدند که برای مادیات می روند باید آن دنیا جواب شهدا را بدهند !»
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
زندگی نامه شهید علیرضا غلامی (از لشکر فاطمیون)
دریافت متن کامل زندگی نامه از کانال تلگرام عکس نوشته شهدا
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید مهدی صابری:
🌷شهید مهدی صابری ۱۴ فروردینماه سال ۱۳۶۸ در مشهد مقدس متولد شد. شهید و خانوادهاش پس از مدتی به قم نقلمکان کردند و دوره نوجوانی را در این شهر مقدس سپری کرد. دوره جوانی را با قبول شدن در رشته زمینشناسی کاربردی دانشگاه شروع کرد.
🍃 با هجوم تروریست های تکفیری به حرم حضرت زینب (س) برای جهاد به سوریه سفر کرد و به تیپ فاطمیون پیوست. او پس از مدتی گردانی با نام حضرت علیاکبر (ع) تأسیس کرد. گردانی که با آن آسمانی شد .
🌷مهدی صابری یکی از شهدای افغانستانی مدافع حرم است. او فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون بوده است. پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای تیپ فاطمیون همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با حضور گسترده مردم شهر مقدس قم از مسجد امام حسن عسکری (ع) به طرف آستان مقدس حضرت معصومه (س) تشییع و در قطعه شهدای مدافعان حرم بهشت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
🍃خواهر شهید مهدی صابری در وبلاگی که به نام این شهید راهاندازی کرده به بیان برخی خاطرات از برادر شهیدش میپردازد. او در یکی از مطالب این وبلاگ، خاطرهای را به روایت یکی از فرماندهان نوشته است که روز شهادت مهدی صابری در کنار او مشغول جنگ بوده، این خاطره به روایت یکی از فرماندهان و به قلم خواهر شهید صابری در ادامه میآید:
🌷گرفتن «تل قرین» که اهمیت فوق العادهای در از بین بردن کمربند حائل رژیم صهیونیستی در بلندیهای جولان داشت با غیرت حیدری بچه های فاطمیون میسر شد و این پیروزی آسان بدست نیامد. جنگ بچهها خاکریز به خاکریز نبود، بلکه تن به تن با تکفیریها گلاویز شده بودند از بس با سلاحها شلیک کرده بودند که همه از کار افتاده بود. یکی از فرماندهان تعریف میکرد و میگفت: «بچههای خط شکن به فرماندهی شهید مهدی صابری سینه به سینه تکفیریها زد و خورد میکردند تکفیریها که پاتک شدیدی را برای پس گرفتن تل قرین شروع کرده بودند از آسمان و زمین آتش سنگینی میریختند و ما هم از بس با دوشکا و سلاحهای سنگین 23 شلیک کرده بودیم که این سلاحها هم از کار افتاده بود.
سختی و شدت جنگ، توانمان را بریده بود و بدتر از همه نداشتن مهمات و از کارافتادگی سلاحها، دشمن را امیدوار کرده بود تنها اسلحهای که با آن نفرات دشمن را به درک میفرستادیم کلاش بود که با پایان یافتن آخرین گلولههایمان عملا آن را هم از دست داده بودیم اما آن طرف مجهز بود به آخرین سلاحهای مدرن هدیه اسرائیل. در این میان شهید مهدی صابری هم فرماندهی میکرد و هم به جهت اینکه آشنایی کاملی به مهارتهای پزشکی و پرستاری داشت به مداوای مجروحین میپرداخت و یکجا بند نمیشد».
همه بخاطر تمام شدن مهماتمان در اوج ناامیدی بودیم که ناگهان دیدم شهید فاتح معاون سردار شهید توسلی یک چفیه پر از نارنجک برایمان آورد. هدیهای بود از طرف «ابوحامد» و در آن شرایط سخت خدا میداند که این هدیه چه اندازه شور و شعف در دل مهدی و بچههای خط شکن ایجاد کرد. از آنجا که نسبت به تکفیریها در موضع بالاتری قرار داشتیم و آنها هم در چندمتری ما در پایین تپه در حال بالا آمدن بودند (گویا فهمیده بودند مهماتمان به پایان رسیده و کارمان تمام است) معطل نکردیم و شروع کردیم به انداختن نارنجکها. با هر نارنجکی که پرتاپ میکردیم جمعی از آنها راهی دوزخ میشدند اما انگار تعدادشان کم نمیشد. بیش از صد نفر را به هلاکت رسانده بودیم اما مثل مور و ملخ زیاد میشدند و بالا میآمدند آنها اهمیت تپه را میدانستند و نمیخواستند شکست را قبول کنند.
در همین حین از جناح دیگری دشمن قصد نفوذ و قیچی بچهها را داشت که شهید مهدی صابری با تیزهوشی فهمید و در حالی که بقیه افراد از او بی خبر بودند به همراه یکی دیگر از نیروها غریبانه در مقابل وحشیهای تکفیری صف آرایی میکند و جنگ نفر به نفر شروع میشود. مهدی؛ علی اکبر گونه جنگ شدیدی را آغاز میکند دشمن که عقبنشینی کرده و تنها راه چاره را انداختن خمپاره میداند که در این بین ترکش خمپاره مهدی را زخمی میکند. در صحنه نبرد بودیم که دیدم مهدی خودش را با تن مجروح به ما رساند. تا نگاهم به مهدی افتاد دیدم لبهایش از شدت تشنگی خشک شده و دریغ از یک قطره آب برای آرام شدن او. گفتم مهدی جان شما دیگر برگرد عقب. بچهها هستند و شما هم زخمی شدهاید، خون زیادی از شما رفته و توان شما را گرفته است. مهدی با حالتی مظلومانه گفت نه برگشتن من در این شرایط سخت، عین نامردی است. دیدم زیر بار نمیرود نگاهم را برگردانم که یکدفعه دیدم یکی از بچهها فریاد کشید مهدی، مهدی را زدند.تا نگاهم مجددا به مهدی افتاد دیدم مهدی با صورت به زمین خورد سه گلوله همزمان سینه و پهلو و گردن مهدی را درید و خون فواره زد. ایام فاطمیه بود و سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها که مهدی مهمان مادر شد. مهدی در فاطمیه زهرایی شد. جوان برومندی که عاشق حضرت علی اک بر علیه السلام بود. با لب تشنه به علی اکبر لیلا پیوست و به آرزوی دیرینش رسید. جای عزاداری نبود پیشانی مهدی را بوسیدم و کار را ادامه دادیم. روی برگشتن و عقب نشینی هم نداشتم و با خودم گفتم ریختن خونم شرف دارد بر برگشتن. در آن شرایط سخت که مهماتمان تمام شده بود به یکی از بچهها که سر نترسی داشت گفتم بیا اینگونه فکر کنیم که ما به دشمن پاتک زدیم و بجای ایستادن و دفاع کردن به سمت آنها یورش ببریم و حمله کنیم. قبول کرد. او از سمت راست و من از چپ به سمت دشمن یورش بردیم در این بین دوشکای دشمن لحظهای از کار نمی افتاد، مقابله سلاح کلاش با گلولههای دوشکا بیشتر به یک شوخی شبیه بود اما به اذن خدا دوشکاچی را به درک فرستادیم و پریدیم پشت دوشکای دشمن. با دوشکای آنها خود تکفیریها را هدف گرفتیم. بعد از مدتی دیدیم خط آرام گرفت بچههای مخابرات خبر آوردند که تکفیریها پشت بیسیم گفتند باید عقب نشینی کرد چون فاطمیون تل قرین را طلسم کرده اند. اینگونه بود که تل قرین با پایمردی شهدایی چون مهدی صابری به تصرف کامل درآمد و کمر اسرائیل شکست و خط حائلی که اسرائیل با کمک تکفیریها برای امنیت خود به دور خود تنیده بود از هم پاشید و شکست.
📝برگرفته از نرم افزار فاطمیون
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
🌷 معرفی شهید مجتبی یداللهی
🌷تصویر مزین به دست خطی از جوان ترین شهید مدافع حرم ارتش
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
مجتبی یداللهی
زندگی بافتن یک قالیست
نه همان نقش و نگاری
که خودت میخواهی
نقشه را اوست که تعیین کرده
تو در این بین
فقط میبافی
نقشه را خوب ببین
نکند آخر کار قالی زندگی ات
را نخرند
نخرند، نخرند ، نخرند
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید حجت الاسلام والمسلمین محمد مهدی مالامیری کجوری:
🌷شهید والامقام، محمد مهدی مالامیری کجوری در ۲۶ خرداد سال ۱۳۶۴ در شهر مقدس قم در خانواده ای مذهبی، علمی و روحانی چشم به جهان گشود، در دروس ابتدایی و راهنمایی همیشه شاگرد ممتاز بود و پس از گرفتن سیکل وارد حوزه علمیه قم شد و دروس مقدمات و سطح که در ده سال خوانده می شود را هشت ساله به پایان رساند.
پایان نامه سطح سه(کارشناسی ارشد) را به زبان عربی نوشت و با نمره ۱۸ دفاع کرد به طوری که اکنون موضوع پایان نامه سطح ۴ (دکتری) نیز از طرف حوزه تایید شده است.
🌷همراه با درس خارج، سطوح عالی حوزه را تدریس می کرد و کفایه الاصول که آخرین و سخت ترین کتاب اصولی حوزه است را در مؤسسه جوادالائمه علیه السلام نزدیک حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع) و حلقات الاصول شهید صدر را در جامعه المصطفی العالمیه (طلاب خارجی) تدریس می کرد و بعد از ظهر روزهای چهارشنبه و صبح پنج شنبه در حوزه علمیه کاشان به تدریس رجال و درایه می پرداخت.
🌷با اینکه استاد سطوح عالی حوزه بود هیچ گاه در او تکبر و فخر فروشی دیده نشد به طوری که در طول دو سال تدریس کفایه پدر و برادران او که همگی طلبه هستند و در قم زندگی می کنند از تدریس او اطلاع نداشتند تا اینکه به صورت تصادفی اسم او را در لیست مدرسین حوزه علمیه دیدند.
🌷سید حسن مبارز یکی از شاگردان افغانستانی وی که در جامعه المصطفی تحصیل می کند درشعری که برای استاد شهیدش محمدمهدی مالامیری سروده است، به این نکته اشاره نموده است.
✨همواره مهر بودی و آبان نداشتی
دریای بی کرانه که پایان نداشتی
ای چهار فصل زندگی ات، عاشقانه سبز
گل بودی و بهار، بیابان نداشتی
ای از جهان رها و گرفتار درد عشق
جز وصل دوست چاره و درمان نداشتی
امروز صبح به من گفت زندگی
کاری به کار عالم امکان نداشتی
با ما بگو حقیقت پنهان خویش را
آری «خودی» همیشه نمایان نداشتی
درلحظه های عاشقی ات، نیمه های شب
آیا تو از بهشت فراخوان نداشتی؟ ✨
🌷آن قدر پاک و صادق بود که پیش از آن که طلبه شود، طبق حدیث قدسی همیشه با وضو بود، مادرش که از سادات جلیله حسینی است، همیشه می گفت: محمد مهدی آن قدر خوب است که آخر شهید می شود.
شهید خود نیز عاشق جهاد و شهادت بود و پیش از ازدواج، برای جنگ با اسرائیل عازم لبنان شده بود ، ولی در نیمه راه مجبور به بازگشت شد.
🌷پس از فتنه شیطان بزرگ، آمریکا که باعث درگیری بین مسلمانان شد، می گفت: داعش سر کودکان را می برد و پدارنشان را با اره قطعه قطعه می کند، چگونه بنشینم و نظاره گر این جنایات باشم در حالی که فرزندان خودم در امنیت کامل در کنارم بازی می کنند؟
🌷سرانجام آرزوی وی برای جنگ با اسرائیل به واقعیت تبدیل شد و به عنوان یک بسیجی رزمی- تبلیغی وارد سوریه شد به عنوان مبلغ در لشکر فاطمیون حضور پیدا کرد و به جهاد پرداخت . حجت الاسلام مالامیری در عملیات بصرالحریر در 31 فروردین سال 94 به شهادت رسید و پیکرش مفقود ماند.
وی دو دختر ۵ و ۲ ساله از خود به یادگار گذاشت.
📝برگرفته از نرم افزار فاطمیون
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید مصطفی صدرزاده (سیدابراهیم)
🌷شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی "سیدابراهیم" فرزند: "محمد" در تاریخ ۱۳۶۵/۶/۱۹ در شهرستان شوشتر استان خوزستان دیده به جهان گشود.
سیدابراهیم پدرش "محمد صدرزاده" پاسدار و جانباز جبهه و جنگ و مادرش بانوی خانه دار بود.
شهید "سیدابراهیم" فرزند سوم خانواده بود و تا سن ۱۱ سالگی در خوزستان زندگی کرد و سپس بمدت ۲ سال در مازندران سپری کرد و در برهه نوجوانی به تهران، شهرستان شهریار نقل مکان کردند.
شهید مصطفی صدرزاده از سوم دبیرستان همزمان با شروع کار فرهنگی خویش وارد حوزه علمیه تهران شد و پس از مدتی عزم رفتن به حوزه علمیه نجف کردند،که موفق نشدند.
🌷وی سال ۱۳۸۶ در سن بیست سالگی، با خانم ابراهیم پور ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند به نام های:
محمد علی11 ماهه و فاطمه7 ساله بود.
🌷سید ابراهیم همچنین در فتنه ی ۸۸ در دفاع از ولایت حضوری فعال داشت و همچنین در این عرصه، دو بار به افتخار جانبازی نائل گردید.
شهید مصطفی صدرزاده دانشجوی ترم آخر رشته ادیان و عرفان دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز بود.
🌷شهید سید ابراهیم فرمانده ایرانی گردان عمار از لشکر مقتدر فاطمیون بود. وی برای اعزام به سوریه تلاش های فراوان کرد ولی موفق نشد. تا اینکه به عنوان یک مهاجر افغانستانی خود را به لشکر غیور فاطمیون می رساند.
سید ابراهیم به مدت دو سال و نیم در درگیری های علیه تروریست های تکفیری به دفاع از حرم حضرت زینب(س) پرداخته و طی این مدت ۸ بار مجروح شده بود.
🌷سیدابراهیم در زمان شهادت ۲۹ ساله بود و در تاریخ ۹۴/۸/۱همزمان با تاسوعای حسینی به فیض شهادت نائل آمد.
محل شهادت:سوریه،حلب، منطقه قراصی
مزار این شهید بزرگوار اکنون در تهران، شهریار، بهشت رضوان، جنب قطعه سبحان، گلزار شهدا می باشد.
📝 برگرفته از :نرم افزار فاطمیون
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید احمد مکیان
🌷شهید احمد مکیان یکی از روحانیون و ورزشکاران جوان خوزستانی است که در شهرک طالقانی ماهشهر دیده به جهان گشود و سپس در خانوادهای مذهبی و روحانی در آبادان تربیت یافت، پدر این شهید والامقام از روحانیون معروف آبادان به شمار میرود.
🌷این جوان خوزستانی به دفاع از حریم حرم در سوریه به این کشور اعزام شد و پس از نبرد با تکفیریها سرانجام فدایی حضرت زینب کبری(س) و حضرت رقیه(س) شد و نامش به عنوان یکی از شهدای مدافع حرم آبادان و ماهشهر به ثبت رسید.
🌷شهید مکیان یکی از حافظان قرآن کریم خوزستانی و طلبه مدرسه علمیه امام رضا (ع) قم است که در سن 21 سالگی در روز سه شنبه 18 خرداد ماه سال 1395 هجری خورشیدی برابر با یکم ماه مبارک رمضان سال 1437 هجری قمری در سوریه به فیض عظیم شهادت نائل شد.
🌷پیکر پاک این شهید مدافع حرم در روز یکشنبه (23 خرداد مصادف با 6 ماه مبارک رمضان) با حضور مردم شهیدپرور خوزستان در آبادان تشییع شد و نامش به عنوان یکی از شهدای مدافع حرم ماهشهر به ثبت رسید.
او یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون بود که بنابر وصیت شهید احمد مکیان، پیکر پاک این شهید در قم و در جوار همرزمان افغانستانی اش به خاک سپرده شد.
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید سید محمد حسن حسینی (سیدحکیم)
🌷سردار مدافع حرم شهید سیدمحمدحسن حسینی با نام جهادی سیدحکیم، در تاریخ 1361 در ولایت سرپل افغانستان و در یک خانواده ی مذهبی چشم به جهان گشود. پدر بزرگ ایشان مرحوم حجت الاسلام سید محمد حسن کپروک بلخابی، از شخصیت های سرشناس و تاثیرگذار آن منطقه بود.
🌷سردار شهید سیدحکیم در حالی که هجده ماهه بود و در بهار 1363 و در بهبوهه ی جنگ میان شوروی و مردم افغانستان به ایران مهاجرت نمود. تحصیلات ابتدایی را در یکی از مدارس حاشیه شهر مشهد به پایان برد و قریب دو سال در حوزه علمیه تربت جام به دروس حوزوی اشتغال داشت.
🌷در سال 1376 وارد سپاه محمد رسول الله شد و در دوره آموزشی، نبوغ و توان مدیریتی خود را نشان داد و در سه مرحله پیاپی برای مبارزه با القاعده و طالبان به افغانستان اعزام شد. با حضور تکفیری ها در کشورهای اسلامی و نزدیک شدن آنان به حرم های مربوط به اهل بیت(ع) در سال 1391 به اتفاق چند تن از دوستان خود طرح مبارزه با تکفیری ها را ارایه داد و جزء اولین افرادی بود که همراه حزب الله لبنان رد دفاع از حرم وارد میدان عمل شد. سپس گردان فاطمیون را تاسیس کردند و به تدریج با رشد کمی و کیفی تبدیل به تیپ و سپس لشکر شد.
🌷سردار شهید سید حکیم یک تن از فرماندهان ارشد و از بنیانگذاران فاطمیون بود که به عنوان فرمانده تیپ دوم – تیپ حضرت ابالفضل العباس (ع)- لشکر سرافراز فاطمیون ایفای وظیفه میکرد. او در مدت کوتاهی توانست به عنوان یک فرمانده خستگی ناپذیر میدانی خودش را در میان رزمنده ها ثابت کند.
🌷سردار دلاور فاطمیون شهید سیدحکیم در ابتدای امر، مسئولیت فرماندهی یکی از یگان های مهم و تخصصی (اطلاعات و عملیات) فاطمیون را از سوی فرمانده دلاور فاطمی، سردار شهید ابوحامد عهده دار شد. نیروهایی که با سیدحکیم کار کردند و آموزش دیدند هر کدام بعدها توانستند فعالیت های عمده ای را در فاطمیون سازماندهی کنند. این فرمانده دلاور لشکر فاطمیون در اطراف شهر تدمور واقع در شرق استان حمص سوریه و به وسیله ی پهباد تله گذاری شده ی آمریکایی، به خیل کاروان شهدای کربلایی پیوست.
🌷سیدحکیم می گفت باید فاطمیون را به اوج برسانیم، حالا که رو بروی اسرائیل ایستاده ایم و تا تلاویو فاصله ای نمانده، باید بیشتر از قبل سازماندهی کنیم و بچه ها را برای نبرد نهایی آماده کنیم. امروز فاطمیون در خط مقدم نبرد علیه تکفیری ها ایستاده و اسم فاطمیون لرزه بر اندام داعش و النصره و والدینشان اسرائیل و آمریکا انداخته است.
سردار شهید سیدحکیم می گفت: دشمن ما داعش و النصره نیستند، ما اینها را به حساب نمی آوریم، بچه های فاطمیون وقتی وارد میدان نبرد می شوند، اصلا ترسی از این اجیران مزدبگیر ندارند، فاطمیون آمده اند تا کمر اسراییل را بشکنند و رو در روی آمریکا مبارزه کنند. بچه های فاطمیون منتظر اشاره فرمانده کل قوا هستند تا بر لشکر یزیدیان زمان بخشمند و آنها را در هم بکوبند.
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت اصلی بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید رضا اسماعیلی (ذبیح فاطمیون)
🌷«شهید رضا اسماعیلی» نایب قهرمان رشته پرورش اندام کل استان خراسان رضوی و نائب قهرمان مشهد مقدس در وزن 52کیلو گرم و دارای دو مدال قهرمانی بود . او را با نام جهادی ابو سه نقطه (ابو...) می شناختند. این لقب برای این بود که هنوز جنسیت فرزندش مشخص نبود.
🌷 در همان ابتدای شکلگیری فاطمیون به سوریه رفت. وقتی در اواخر سال ۹۲ وقتی رضا برای جستوجوی یکی از نیروهای تیپ فاطمیون به منطقه زمانیه واقع در غوطه شرقی رفته بود، با نیروهای دشمن درگیر و زخمی میشود.
🌷وی به دلیل جراحات شدید قادر به بازگشت نبوده و توسط نیروهای وهابی به اسارت گرفته میشود. تکفیری رضا را به وسیله ی اتومبیلی بر روی جاده کشان کشان به سمت پایگاهشان می برند. آنها بیسیم رضا را گرفته و شاسی اش را آزاد می کنند تا صدایش را همرزمانش بشنوند. تنها صدایی که از رضا شنیده شد فریاد های یا علی بود. آنقدر یا علی گفت تا صدای بریده شدن گردنش را همرزمانش شنیدند.
🌷مدتی بعد با آزاد شدن منطقه توسط نیروهای فاطمیون، جستوجو برای یافتن فرد مفقود شده و «رضا اسماعیلی» آغاز میشود. مدافعان حرم حضرت زینب در جستوجوهای خود پیکر مطهر رضا اسماعیلی را در حالی مییابند که سر به بدن ندارد.
پس از این اتفاق شهید نوجوان «رضا اسماعیلی» بهعنوان اولین ذبیح تیپ فاطمیون که بهدست نیروهای تکفیری وهابی سر از بدنش جدا شد، شناخته میشود.🌷
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید عبدالسمیع یعقوبی
🌷شهید والامقام عبدالسمیع یعقوبی
کماندوی شجاع از ارتش ملی افغانستان
فرزند: عبدالحکیم
محل شهادت: مناطق درگیری با داعش و طالبان
🌷درآستانه ازدواج بودندکه در شهر قندهار افغانستان بهدرجه رفیع شهادت نائل آمد.
ایشان از دلاوران ارتش ملی افغانستان هستن که در حال انجام وظیفه و پاسداری از اسلام و قران و حفاظت از جان و مال و ناموس و وطن جان خویش را فدا کرد.
🌷شهید عبدالسمیع یعقوبی
ازسربازان اردوی ملی افغانستان بودندکه درمحورعملیاتی قندهار
درجنگ باداعش به کمین آنهامیخورند و همراه با ۲۱نفرازهمرزمانشان بشهادت میرسند؛
🌷شرح شهادت:
انفجار مین ضدتانک ومنفجرشدن تانک حاوی پیکر مطهرشهیدوأبدان مطهرهمرزمان ایشان است که براثرانفجارتانک اول
تمام بدنهای شهدا
آتش گرفته وإربا إربا میشوند؛
🌷ازپیکرمطهر شهید
فقط حدود٪۴۰درصدباقی مانده بودیعنی پیکرمطهرشهیدیعقوبی کاملاً مانند مولایش
علی اکبر(ع) إربا إرباشده بود؛
درپی این حادثه دلخراش پیکرمطهر وآسمانی شهیدیعقوبی توسط برادرش ازمیدان جنگ ومحل انفجارشناسایی وبسرعت توسط هواپیما به کابل به منطقه چهارقلعه وزیرآباد
محل سکونت ایشان انتقال میابد وطی مراسمی باشکوه بااسقبال بی نظیر مردم وفامیل وآشنایان مواجه میشودوپیکرمطهر
شهیدعبدالسمیع یعقوبی بر روی انبوهی از دستان مردم قدرشناس تشییع وبسمت (تپه سیداسحاق آقا) کابل انتقال وتدفین می شوند؛
🌷به نقل ازبرادرشهید:
وقتی برای شناسایی پیکرمطهرشهیدعبدالسمیع برادرم به محل انفجار اعزام شدم خدا خدا می کردم که برادرم زنده باشد اما باصحنه ای ناگوار مواجه شدم آن هم این بود که تانک حامل شهیدعبدالسمیع درأثرانفجارشدید مین جاسازی شده کنارجاده (منفجر) و
واژگون شده ودرحال سوختن است و
دل خونتر ازآن این بودکه آنطرف تر پیکرمطهرشهیدی رادیدم که باصورت غرق درخون درحالی که اعضای بدنش کاملاً جدا وإربن ارباشده بودوقفسه سینه اش براثرشدت انفجار کاملاً پرس وخُردشده بود و روی خاک افتاده بود.....
وقتی به پیکرمطهرشهیدرسیدم
پیکررابه بغل گرفتم وصورتش رابرگرداندم ودیدم طرف راست صورت براثرشدت کوفتگی وجراحت شدید قابل شناسایی نیست به همین دلیل دست برسروداخل موهای شهید زدم ومتوجه شدم که هنوزگرم وخیس عرق است یعنی چنددقیقه ای بیشترازانفجارنمیگذشته دراین حال شروع به مرور نشانه های برادرم عبدالسمیع دراین پیکر کردم ودستمالی را برایم آوردند وصورت زخمی شهیدرابادستمال پاک کردم ودیدم تقریباشبیه برادرشهیدم است اما نه باورم نشد؛
یادم آمد که دریکی ازعملیات ها براثراصابت گلوله تک تیرانداز دشمن شانه برادرم عبدالسمیع زخمی شده بود وجای جراحت بربدنش باقی مانده بود پس به سختی پشت سروشانه شهیدبطوریکه لباسش برأثرسوختگی شدیدبربدن مطهرش چسپیده بودرامشاهده کردم
بله مانندعبدالسمیع برادرم جراحتی را دراین شانه دیدم امابازیقین پیدانکردم ویادم آمدکه برادرم عبدالسمیع به عشق مولایمان حضرت علی(ع) روساق دست راستش نوشته یاعلی مدد راحک کرده بود؛ پس بلافاصله دست راست شهید که غرق درخون بودرابادستمال پاک کردم وناگهان متوجه شدم که روی ساق دست راست این شهید
یاعلی مدد حک شده است😭
دیگرمطمئن شده بودم که این پیکرمطهربرادرشهیدم است پس دوباره بصورت کبود و زخمی وخونی شهیدخیره شدم ودوباره صورت رابادستمال تمیزکردم الان صورت بااینکه جراحت داشت اماواضحترشده بود
احتمالم به یقین تبدبل شد
آری این جسم بی جانِ وغرقه بخون پیکربرادرکوچکم
شهیدعبدالسمیع یعقوبی بود
🌷پیکرسوخته وغرقه بخون برادرم رادربغل گرفتم وآن چنان ازته دل وعمق وجود ناله های بلندی سردادم وشدیداً گریه کردم
آنقدر فریادزدم
آنقدرگریه کردم
آنقدرسرم رابه زمین کوفتم
آنقدربسروصورتم زدم که فقط خدامیداند
الهی که هیچکس داغ برادرنبیند آن هم چه برادری
برادری همانندعبدالسمیع
برادری که صبح عملیات صحیح وسالم دیدمش والان باپیکرسوخته وغرقه به خونش مواجهم وباید اعضای تکه تکه شده بدنش راازروی زمین جمع آوری وبه بدن مطهرش ملحق کنم
منطقه ناامن بود وهرلحظه امکان حمله ای دیگرمیرفت بااینکه رَمَقی دروجودم نبود بادیدگانی اشک بار اعضای تکه تکه شده بدن شهیدعبدالسمیع رامنظم وبه بدن مطهرش ملحق کردم وبدنش راازروی زمین بلندکردم وبه آمبولانس انتقال دادم
بعدازآن ظرف بزرگ آبی راطلب کردم و
وخونِ گرم وسرخ برادرم باآب واشک هایم ازروی زمین شستم وتمیزکردم
فرصتی نبودومحل حادثه ناامن بود وگرنه درمحل شهادتش برایش شـمـع روشن میکردم.
🌷داستان این شهیدبه اینجاختم نمیشودوبه نقل ازخانواده عموی ایشان که درایران سکونت دارندومیگویندکه شهیدعبدالسمیع بعدازشهادتش کراماتی رانشان داده ومی دهد.
🌷از نحوه شهید شدن ایشان اینطور
میفهمیم که همچون
حضرت ابوالفضل(ع)
باصورت برزمین افتاد
وهمانندحضرت علی اکبر(ع)
بدنش إربا إربا شد
وهمانند مولایش امام حسین(ع)سینه اش خُردشدوشکسته...
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت بر روی عکس کلیک کنید)
معرفی شهید محمدرضا خاوری:
🌷سردارشهید«محمدرضا خاوری»
نام جهادی«حجت»
از فرماندهان ارشد و بنیانگذاران لشکرفاطمیون
ولادت: ۸آذر۱۳۵۸(تاسوعا)
شهادت: ۲۷مهر ۱۳۹۴( ۵محرم)
محل شهادت: حلب
نحوه شهادت: اصابت دوموشک کورنت به خودرو
گلزار: مشهد، بهشت رضا(ع) بلوک ۳۰
✨شهید محمدرضا خاوری با نام جهادی «حجت» از مجاهدان افغانستانی و فرمانده ارشد لشگر فاطمیون بود. او در جریان دفاع از حرم حضرت زینب(س) به صورت داوطلبانه به سوریه رفت. شهید خاوری از دوستان نزدیک شهید علیرضا توسلی(ابوحامد)، فرمانده لشکر فاطمیون بود. شهید خاوری یکی از موسسان این لشکر بود که با سِمَت های مختلفی از جمله مشاور عملیاتی در قرارگاه حلب، فرماندهی عملیات لشکر فاطمیون در محور دمشق، مسئولیت پشتیبانی لشکر و فرماندهی گردان الزهرا (س) که خودش آن را نامگذاری کرده بود، در سوریه جهاد میکرد.
✨اولین بار که به سوریه رفت و بازگشت، اولین چیزی که گفت از حرم حضرت زینب(س) بود. رضا میگفت حرم حضرت زینب(س) بسیار خلوت است و خانم آنجا بسیار غریب هستند. میگفت نبینید حرم امام رضا(ع) در اینجا تا چه اندازه شلوغ است و باید برای رسیدن دست به حرم برنامه ریزی کرد که چه ساعتی به حرم رفت. تنها زائران خانم زینب(س) رزمندهها هستند.
✨از این ناراحت بود که مردم در آنجا خیلی معتقد نیستند. میگفت داعش و تکفیریها تمام تلاش خود را برای جدا کردن حزبالله از ایران و قطع ارتباط این دو میکند و یا به نحوی میخواهد شیعه را از بین ببرد، در حالی که در آنجا از شیعه تنها یک نام باقی مانده است. این جای تاسف دارد ولی ببینید همین داعش از یک نام شیعه تا چه اندازه میترسند که چنین قصد نابودی دارند.
✨او سرانجام در جریان یک عملیات نظامی در 27 مهر 94 به شهادت رسید.
✨شهیدی که وقتی پیکر مطهرش برگشت، به گفته ی مادرش مانند حضرت ابالفضل العباس (ع) دستانش مقطوع بود، مانند سید الشهدا (ع) سر در بدن نداشت و مانند مادر سادات بدنش سوخته بود. و فقط مشتی خاکستر برایش آورده بودند.
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.
(برای دریافت تصویر با کیفیت بر روی عکس کلیک کنید)
وصیت نامه شهید حیدر ابراهیم خانی
✨بسمه تعالی✨
🌷اینجانب حیدر ابراهیم خانی این وصیت نامه را در تاریخ 1394/12/22با آیه شریفه 111 سوه توبه آغاز می کنم و آن به این شرح است که خداوند از مومنان جان و مالشان را به بهای اینکه بهشت برای انان باشد خریده است. به اینگونه که در راه خدا می جنگند می کشند و کشته می شوند. خداوند کریم همیشه به من نظر لطف و محبت داشتند و به واسطه امام عزیزی که کریم اهل بیت است دعاهای مرا مستجاب نمودند و با جرات می گویم که هر خواسته ای که داشتم برآورده شده مگر آنکه بر خیر و صلاح من نبوده.
🌷من کوچکتر از آن هستم که بخواهم کسی را نصیحت و یا راهنمایی کنم چون که خود من گناهکار هستم اما چیزی که مرا در این روزهای آخر یعنی دو سه ماه گذشته بسیار اذیت کرده این بود که بسیاری از مردم و حتی دوستان و همکاران و آشنایان می گفتند که این رزمنده ها که به سوریه می روند برای پول و ارزشهای مادی است,برای اعراب می جنگند,این جنگ چه ربطی به ما دارد ,مگر به کشور ما حمله کرده اند این را به همه شما می گویم عزیزان به فرموده حضرت آیت الله امام خامنه ای اگر ما الان در سوریه نمی جنگیدیم باید در کرمانشاه و همدان با این خدانشناس ها می جنگیدیم ازشما خواهش می کنم این حرفهارا نزنید چون دل امام زمان(عج) را به درد می آورید.
🌷امشب شب شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا(س) است . همسر عزیزم و پدر و مادر مهربانم و برادران و خواهر نور چشمم شما را قسم می دهم به پهلوی شکسته حضرت فاطمه(س) مرا حلال کنید از من راضی باشید اگر خوبی یا بدی به شما کردم که قطعا همه اش بدی بوده از من راضی باشید ضمنا از همه فامیل و دوستان حلالیت برایم طلب کنید من این سفر را با میل و اراده خودم رفتم و هیچ گونه دستور و اجباری در این زمینه نبوده. من با عشقی که به سید علی دارم و حاضر هستم بارها جانم را فدای ایشان کنم این ماموریت را با تمام وجود می روم و امیدوارم که حضرت زینب(س) مرا به لطف خدا یاری دهد تا بتوانم خدمتی به این مملکت و مردم نموده و همچنین رو سفید در پیش شهدا باشم. شهدایی که با شهادت خود خوش درخشیدند تا ما به اینجا برسیم اما نکته آخر دوست دارم این وصیت نامه بارها در مراسم ختم من خوانده شود تا آنهایی که نتوانستم حضوری از ایشان طلب حلالیت کنم مرا حلال کنند.
🌷همسر عزیز و مادر مهربانم از شما خواهش می کنم که در مراسم تشییع من بلند گریه نکنید و این را هم به بقیه زن های فامیل بگویید از حضرت زینب(س) الگو بگیرید البته این درخواست بسیار بزرگی است ولی شما را به جان امام حسن مجتبی(ع) این درخواست مرا انجام دهید اگر روزی به دیدار حضرت آقا(آقا سید علی خامنه ای) رفتید به ایشان بفرمایید از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان دارم.
یا زینب(س)
یا رقیه(س)
بیست و دوم – اسفند – 1394
حیدر ابراهیم خانی🌷
🌷کانال عکس نوشته شهدا در ایتا:🌷
https://eitaa.com/Aks_Neveshte_Shohada
برای دیدن پوسترهای شهدا وارد کانال شوید.